روز ازل رقم زده حیرانی مرا مجنون نوشته طالع پیشانی مرا
تا روی نی کشانده پریشانی مرا زلفت به باد داده مسلمانی مرا
گردن بگیر بی سر و سامانی مرا
ده پشت ایل من در این خانه نوکرند لب تر کنید کوه سر شانه میبرند
در ری غلام مزرعه مشهد کبوترند در قم گدای خانه ی موسی بن جعفرند
تمدید کن مجوز دربانی مرا
سائل به جود لم یزلی فکر میکند گاهی به حکمتی ازلی فکر میکند
وقتی به چاره ای عملی فکر میکند حتما به آن رکوع علی فکر میکند
کی میدهی نگین سلیمانی مرا؟
اندوه تشت زر پدرم را مریض کرد چوبش دهان نوحه گرم را مریض کرد
دلتنگی حرم جگرم را مریض کرد دوری راه بال و پرم را مریض کرد
امشب بپیچ نسخه درمانی مرا